عمارت اتابکی، جایگاهی یادمانی و نگین تابناک حاکمان محلی آل‌فُضلَویه

«ایذه را مال‌الأمیر می‌گفتند و آن سرای سلطان بود. شیخ نورالدین شیخ‌المشایخ که اتابک بسیار او را گرامی می‌داشت، نظارت بر همه خانقاه‌ها را بر عهده داشت و خانقاه را مدرسه می‌گفتند. گویند اتابک احمد که مرد بسیار شریف بود ۴۶۰ خانقاه در پهنه حکومت خود ایجاد کرد که ۴۴ بنای آن فقط در مال‌الأمیر بود.»

این گفتار، روایتی از ابوعبدالله محمدبن‌عبدالله اللّواتی الطنجی بن بطّوطة معروف به ابن‌بطوطه در کتاب «رحله ابن طوطه» یا همان سفرنامه ابن‌بطوطه است. ابن بطوطه‌ای که هم‌دوره با روزگار با مارکوپولو و از جهانگردان شهیر جهان باستان به شمار می‌آید. 

بی‌شک چنین روایتی از ابن‌بطوطه بیانگر اوج شکوه و بزرگی شهر ایذه در سده‌های ۷ و ۸ هجری قمری است که اوج شکوفایی پایتخت سلسله محلی اتابکان لُر بزرگ (همزمان با دوره ایلخانی – تیموری) یا خاندان فُضلَویه را به نمایش می‌گذارد. 

رویدادهای طبیعی و تاریخی چون زمین‌لرزه، سیلاب، جنگ، غارت و مانند آن، بناهای یادمانی زمان خود را به یقین دگرگون می‌کند. بنایی ریشه‌کن می‌شود، دیگری آتش می‌گیرد، در دوره‌ای از تاریخ چه بسیار بناهایی که به زمین فرومی‌روند و یا سرنوشت دیگری می‌یابند و از رهگذار چنین رویدادهایی، تعدادی محدود از بناهای تاریخی از این بلایا جان به در می‌برند. 

حکایت بناهای یادمانی پیش از اسلام تا سده‌های میانی اسلام و پس از فتنه مغول در ایذه چنین است. کمتر کسی پس از روی کار آمدن سلسله پهلوی، کتاب اسرارآمیز بناهای یادمانی ایذه را ورق زده است و پس از انقلاب، نخستین بار در دهه سال ۱۳۷۰ خورشیدی، نخستین تیشه باستان‌شناسان بر بدنه تپه‌هایی که در دل خود بناهایی یادمانی داشتند برخورد کرد که یکی از این بناها، بنای یادمانی موسوم به «تاق‌تویله» است. 

این بنا سرانجام پس از سال‌ها، از میان خروارها خاک به‌جامانده از سده‌ها و زمین‌لرزه‌ها تولدی دوباره می‌یافت. 

با ورود جعفر مهرکیان باستان‌شناس ایرانی به سرنوشت این بنا، سرانجام تولدی دوباره را به این بنای یادمانی سترگ هدیه داد و این بنا در سال ۱۳۷۷ خورشیدی به شماره ۲۱۴۰ شناسنامه تولد خود را از سازمان میراث فرهنگی وقت دریافت کرد. 

سومین فصل کاوش‌های باستان‌شناسی این بنا در بهار سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ هویت بهتری از این بنا را نشان داد؛ با این همه و پس از سه فصل کاوش، نادانسته‌های بسیاری از این بنا هنوز سر به مهر مانده است؛ «این‌که سازندگان بنا چه کسانی بودند؟ چرا سازندگان هرگز برنگشته و دوباره در آنجا ساکن نشدند؟ کاربری بنا چه بوده است؟ و پرسش‌های بی‌شماری که در اعماق تاریک تاریخ، چشم به راه رمزگشایی هستند و بدون تردید کاوش‌های آینده می‌تواند پرسش‌های ما را پاسخ گوید.» 

عمارت منسوب به اتابکان، با مصالح بوم‌آورد سنگ و گچ نیم‌کوب محلی با آرایه‌های زیبای کاشی‌های معرق هفت‌رنگ، گچبری‌ها، مقرنس‌های رنگی، آجرهای‌های چندوجهی و فضاهای هندسی جالب، پا به عرصه وجود نهاده است. 

پیرامون بنا دارای ورودی‌های بسیار و سردر اصلی آن در شمال خاوری است و میان‌سرای اصلی بر پایه دو ایوانی ساخته شده است. بنا دارای دو دوره مهرازی (معماری) است که بنای اصلی به گاه ایلخانان و بخش دوم به گاه تیموریان شکل گرفته است. 

با حمله شاهرخ، نوه تیمور لنگ، سیطره اتابکان بر ایذه/ مال‌الأمیر به پایان رسید و رخداد زمین‌لرزه در پایان همان دوره، بنای موسوم به عمارت اتابکی را که از آن به عنوان بنای اتابکان یاد می‌کنیم از این مهلکه جان به در نبرده و در دل خاک اعصار و سده‌ها خاموش شد. تا این‌که سرانجام پس از قرن‌ها دگرباره و در طی ۳۰ سال اخیر بر دست باستان‌شناسان تولدی دوباره یافت. 

اما هنوز یک پرسش اساسی در میان است؛ «آیا این بنای منحصر به‌فرد که به یقین کاربری عمومی داشته، ممکن است مدرسه یا خانقاه باشد؟» پاسخ آن تا حد بسیاری نزدیک به واقعیت است؛ با این همه ادامه کاوش‌ها آن را آشکار خواهد کرد. 

این بنا در انتهای خیابان محمد رسول‌الله (ص) ایذه و در ابتدای جاده تاریخی محوطه باستانی شمی و در نزدیکی‌های بنای کوشک نورآباد و اشکفت‌سلمان واقع شده است.

انتهای پیام/

کد خبر 14000529478691

برچسب‌ها